وبلاگ ترویج وآموزش کشاورزی دانشگاه جیرفت

این یک تخت پاک کن تنها نیست، در کره جنوبی این اسکنر بزرگ روی تابلوها نصب میشه و وقتی استاد مطالب رو روی تابلو نوشت، با زدن یک دکمه هم تابلو رو اسکن می کنه هم پشت سرش پاک میکنه، ضمناً پس از پایان کلاس دانشجویان می تونن از همین دستگاه فایلهای اسکن شده رو بردارن و دیگه نیازی به نوشتن توی کلاس ندارن و فقط به مطالب درسی گوش میدن.

[ برچسب:,

] [ ] [ فاریابی ]

[ ]

یک پزشک و یک مهندس در یک  مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند

پزشک رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟
 
مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. پزشک دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار به شما می‌دهم. مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، پزشک پیشنهاد دیگرى داد.
 
گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم  سوال شما را جواب دهم ٥٠ دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با پزشک بازى کند
 
پزشک نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به پزشک داد.
 
حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا  دارد و وقتى پائین می‌آید ۴ پا؟» پزشک نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو نفر هم گپ  زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.
 
بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ٥٠ دلار به او داد.
 
مهندس مودبانه ٥٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. پزشک بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و  ۵ دلار به پزشک داد و رویش را برگرداند و خوابید!!!!

[ برچسب:,

] [ ] [ فاریابی ]

[ ]

پيرمردی تنها در مينه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سيب زمينی اش را شخم بزند اما اين کار خيلی سختی بود .
تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود .
پيرمرد نامه ای براي پسرش نوشت و وضعيت را براي او توضيح داد : 

پسرعزيزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سيب زمينی بکارم .من نمی خواهم اين مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت هميشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خيلی پير شده ام. اگر تو اينجا بودی تمام مشکلات من حل می شد. من می دانم که اگر تو اينجا بودی مزرعه را برای من شخم مي زدی.

                                                                                               دوستدار تو پدر

بعد از چند روز پيرمرد اين تلگراف را دريافت کرد : پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه ای پنهان کرده ام!
صبح روز بعد 12 نفر از مأموران FBI  و افسران پليس محلی ديده شدند و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اينکه اسلحه ای پيدا کنند!

پيرمرد بهت زده نامه ديگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟ پسرش پاسخ داد : پدر برو و سيب زمينی هايت را بکار ، اين بهترين کاری بود که از اينجا می توانستم برايت انجام بدهم!!

[ برچسب:,

] [ ] [ فاریابی ]

[ ]

فرارسيدن عيد سعيد قربان روز تجلّي كمال انساني و رسيدن انسان به سر منزل مقصود و در گذشتن از قاب قوسين و روز عيد غدير خم روز امامت و ولايت و خليفه الهي را به تمامي پيروان دعوت هاديه و اصحاب طريقت حقّه تبريك گفته از درگاه خداوند بي همتا و منّان رحمان مسئلت دارم به يمن اين دو روز بزرگ همگي را از نعمت هدايت و سعادت رستگاري دو جهان برخوردار فرمايد و ما را از پيروان راستين صراط مستقيم خود كه بوسيله پيامبران مرسل و اولياء بر حق كه واصلان آستان سرمدي و خليفه الله في الارض و تجلّي انوار هدايت و رحمت هستند، روشن و آشكار گرديده قرار دهد و در اين صراط سعادت و خوشبختي حفظ فرمايد. و اين سعادت را عطاء فرمايد تا در مقابل آزمايشات الهي و فتنه آخرالزمان با صبري نشات گرفته از ايمان مقاومت نموده سر بلند و پيروز بيرون آئيم كه هيچ انساني آزمايش نشده از اين سراي فاني بيرون نخواهد شد و از دروازه مرگ عبور نخواهد نمود.

[ برچسب:,

] [ ] [ فاریابی ]

[ ]

 

وسط جــاذبه ی این همه رنگ

نوکرت تا به ابد رنگ شماست

بی خیـال همه ی مردم شهر

دلم آقا به خدا تنگ شماست

“اللهم عجل لولیک الفرج”

[ برچسب:,

] [ ] [ فاریابی ]

[ ]

1.    همیشه در آسایش و آرامش نباشید. از اینکه کمی به خود سختی دهید نهراسید. بزرگ ترین مانع برای رسیدن به استعدادهای درونی همین راحت طلبی است. اتفاق های مهم زمانی رخ می دهند که شما کمی هم تلاش و سختی را تحمل کنید.



2.    از اشتباه کردن نهراسید. عقل به ما کمک می کند تا اشتباه نکنیم و  در نتیجه هزاران اشتباه به وجود می آید.
 


3.    فکر خود را به مسایل معمولی محدود نکنید. سعی کنید بزرگ و وسیع فکر کنید.
 


4.    شاد بودن را در زندگی خود انتخاب کنید. افراد شاد همیشه انگیزه بیشتری برای انجام امور دارند. شادی حق مسلم شماست و آن را با چیز دیگری عوض نکنید.
 


5.    حداقل یک ساعت در روز را به خودشناسی اختصاص دهید. کتاب های مفید مطالعه یا موسیقی الهام بخش گوش کنید. رانندگی بهترین فرصت برای گوش کردن به کتاب های صوتی در مورد پرورش روح و خودشناسی است.



6.    به خود یاد بدهید که کاری که آغاز کرده اید را باید تمام کنید. بسیاری از ما پیش از پایان یک کار یا انجام یک تصمیم، سراغ کار دیگری می رویم. این خوب نیست. همیشه کارهای خود را تمام کنید.



7.    در حال زندگی کنید. وقتی در گذشته ها گیر کرده اید یا در آینده ای که نیامده سیر می کنید، نمی توانید از لحظه های کنونی خود استفاده و تصمیمات درست اتخاذ کنید.



8.    خود را مجبور کنید تا از زندگی لذت ببرد. لذت بردن بهترین شغل بهشت است.



9.    وقتی درمانده می شوید یا شکست می خورید، هرگز عقب نشینی نکنید. شاید موفقیت در چند قدمی شما ایستاده باشد.



10.    همیشه آرزوهای بزرگ در سر بپرورانید. اگر چیزی فراتر از سطح انتظار باشد ما همه تلاش خود را می کنیم تا آن آرزو و خواسته را برآورده کنیم.
 


ناراحتی بزرگ زندگی در رنجی که می کشیم نیست در چیزهایی است که از دست می دهیم. بنابراین سعی کنید هیچ چیز را از دست ندهید. ما باید همیشه و در هر لحظه آماده باشیم تا بتوانیم کسی که هستیم را قربانی کسی کنیم که می خواهیم باشیم

[ برچسب:,

] [ ] [ فاریابی ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه